Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تسنیم»
2024-05-04@18:41:47 GMT

یادداشت|اقتدار حقوقی در امتداد اقتدار شناختی

تاریخ انتشار: ۲۴ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۶۱۹۶۳۴

یادداشت|اقتدار حقوقی در امتداد اقتدار شناختی

یک تحلیلگر مسائل سیاسی به بهانه سالروز صدور فرمان هشت ماده ای امام(ه) طی یادداشتی به بررسی ابعاد مختلف این فرمان که خطاب به قوه قضاییه و ارگان‌های اجرایی کشور صادر شده بود، پرداخت. - اخبار سیاسی -

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم، جعفرعلیان نژاد تحلیلگر مسائل سیاسی طی یادداشتی با عنوان اقتدار حقوقی در امتداد اقتدار شناختی به بهانه سالروز صدور فرمان هشت ماده‌ای امام خمینی (ره) نوشت: 

در 24 آذرماه سال 1361 بود که امام (ره) فرمانی هشت ماده ای خطاب به قوه و قضائیه و ارگان های اجرایی، صادر کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

شش بند اول این فرمان، در خصوص تسریع در تهیه قوانین شرعیه، رسیدگی به صلاحیت قضات، استقلال رای و قدرت دادگاه های انقلاب، غیرقانونی بودن توقیف افراد بدون حکم قاضی، ممنوع بودن دخل و تصرف در مال غیر، غیرقانونی بودن ورود به ملک شخصی افراد بدون اذن صاحب آن است. اما حکایت بند هفتم این فرمان هشت ماده ای فرق می کند، امام در این بند مرقوم فرموده‌اند: "آنچه ذکر شد و ممنوع اعلام شد، در غیر مواردی است که در رابطه با توطئه ها و‏‎ ‎‏گروهکهای مخالف اسلام و نظام جمهوری اسلامی است که در خانه های امن و تیمی‏‎ ‎‏برای براندازی نظام جمهوری اسلامی و ترور شخصیتهای مجاهد و مردم بیگناه کوچه و‏‎ ‎‏بازار و برای نقشه های خرابکاری و افساد فی الأرض اجتماع می کنند و محارب خدا و‏‎ ‎‏رسول می باشند، که با آنان در هر نقطه که باشند، و همچنین در جمیع ارگانهای دولتی و‏‎ ‎‏دستگاههای قضایی و دانشگاه‌ها و دانشکده ها و دیگر مراکز با قاطعیت و شدت عمل،‏‎ ‎‏ولی با احتیاط کامل باید عمل شود، لکن تحت ضوابط شرعیه و موافق دستور دادستان‌ها و‏‎ ‎‏دادگاه‌ها، چرا که تعدی از حدود شرعیه حتی نسبت به آنان نیز جایز نیست، چنانچه‏‎ ‎‏مسامحه و سهل انگاری نیز نباید شود."

نگارنده به بهانه سالروز این فرمان قصد دارد، اندکی در خصوص شرایط کنونی که موضوعات حقوقی و دادگاهی داغ تر از قبل شده است، اندکی تامل کرده و چند کلامی در خصوص آن بنویسد. واقعیت آن است که اعمال اقتدار حقوقی در موضوعات امنیتی، از آن چنان بداهتی برخوردار است که نیاز به توضیح و استدلال در خصوص آن را تا حدود زیادی رفع می کند. در این خصوص خوانش بند هفتم فرمان هشت ماده ای امام (ره) خود به خود تا حدود زیادی حق مطلب را ادا می کند. دقت در زوایای حقوقی و قضایی این بند و استدلال در جزئیات آن دخلی به یادداشت کنونی ندارد. غرض آن بود که با این یادآوری تاریخی، به مسائل جدیدی که با آن مواجه شده ایم، بپردازیم. به زعم نگارنده وضعیتی که این روزها با آن مواجه شده ایم، تا حدود زیادی با وضعیت اجتماعی آن سال ها متفاوت است. به نظر می آید، دیوارهای محاکم، دیگر در یک محدوده جغرافیایی مشخص به نام دادگاه، قابل تعریف نیست. دیوارهای محکمه و قضاوت به اندازه وسعت حضوری تمام جمعیت ها و افکار گسترده شده است. به طوری‌که می توان وضعیت فعلی را با اندک تسامحی وضعیت قضایی یا دادگاهی نامید. اساسا جنگ دادگاهی به عنوان یکی از مراحل یا مراتب جنگ شناختی در همین وضعیت، معنادار می شود.  

در وضعیت جدید، محکمه ای نو، به نام دادگاه یا صحن علنی افکار عمومی ایجاد شده است. اساسا ماهیت حوادث جدید این گونه است که همگان را در معرض قضاوت و تشخیص حکم قرار می دهد. وضعیتی که مردم را در آستانه صدور حکم قرار می دهد. در این وضعیت، تکمیل کننده اقتدار حقوقی، باید مفهومی باشد که مردم در محکمه عمومی را به قضاوت درست و صحیح برساند. بر این مبنا می توان گفت نفوذ اقتدار حقوقی و اثربخشی بیشتر آن در گرو ایجاد اقتدار شناختی است. دستگاه قضایی عملکرد طبیعی خود در مواجهه با موضوعات امنیتی را دنبال می کند و حق هم همین است که هیچ مانع و رادعی، جلوی این جریان طبیعی را سد نکند. با این وجود در شرایط جدید که مردم برای صدور حکم شناختی، بی سلاح و سپر شده اند، بایست تدبیری اندیشید. نگارنده چند هفته پیش در یادداشتی نوشته بود، در شرایط فعلی چگونه جریانات ضدمردمی وارد فاز عملیات تروریسم شناختی شده اند. آنچه اتفاق می افتد یک هجمه معمولی نیست، یک حمله تروریستی به افکار عمومی است که دچار ضعف در اقتدار شناختی شده اند. در این شرایط ممکن است عملکرد طبیعی دستگاه قضا با اشکالات و آسیب هایی مواجه شود. در جنگ دادگاهی که مرزها از دیوارهای دادگاه فراتر می رود، اهمیت احکام افکار عمومی، کم تر از احکام قضایی صادر شده نیست. احکام طبیعی دستگاه قضایی، باید به همین میزان برای افکار عمومی طبیعی شود. اکنون فرصتی کم نظیر ایجاد شده است. اقتدار حقوقی می تواند و باید به اقتدار شناختی بینجامد.

آنچه واقعیت دارد، مطالبه عمومی برخورد قاطع با عاملین ترور و ناامنی است. وضعیت دو هفته گذشته را به یاد بیاوریم. طبیعی است که برخورد قاطع و قانونی دستگاه قضا، بهترین پاسخ ممکن به این مطالبه عمومی است. اقتداری که باید هم امنیت بدنی و هم امنیت ذهنی ایجاد کند. اعمال اقتدار حقوقی به عنوان پاسخ طبیعی دستگاه قضایی به یک مطالبه عمومی، تا حدود زیادی دست سازمان آشوب را در تداوم فضای ترور و وحشت میدانی خالی می کند. این وضعیت موجب شده همه تمرکز سازمان آشوب، متوجه ناامن سازی ذهنی مردم شود. اکنون سازمان آشوب می خواهد، نقطه قوت میدانی را  به نقطه ضعف ذهنی تبدیل کند. در مقابل این آرایش جدید، اعمال اقتدار حقوقی باید با ملاحظه ایجاد شناخت اجتماعی توام شود. مردم در معرض قضاوت را باید به درون دیوارهای دادگاه برگرداند. در وضعیت جنگ دادگاهی، کارکرد قاضی و کارکرد عنصر تبیین گر، هم جهت می شود. هر دو می خواهند پاسخی معتبر به مطالبه اقتدار بدهند. هر دو در پی جمع کردن بساط شرارت ها هستند. هم دادگاه باید ملاحظه رسانه را داشته باشد هم رسانه باید از دادگاه حمایت کند. 

انتهای پیام/

منبع: تسنیم

کلیدواژه: قوه قضائیه امام خمینی ره قوه قضائیه امام خمینی ره فرمان هشت ماده ای اقتدار شناختی تا حدود زیادی اقتدار حقوقی افکار عمومی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۶۱۹۶۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

یادداشت: پیغامی برای هاشم بیگ‌زاده!

به گزارش "ورزش سه"، این روزها بخش قابل توجهی از حاشیه‌های فوتبال ایران نه از زمین چمن مسابقه بلکه از برنامه‌های فوتبالی تغذیه می‌شود.

سناریو: یک بازیکن بازنشسته به یک برنامه دعوت می شود و مجری برنامه با طرح سوالات بعضا نادرست و اغراق آمیز، آن پیشکسوت را به دام رسانه ای خود می اندازد تا پاسخی بدهد که در فضای مجازی دیده شود و به اصطلاح وایرال شود . پرمخاطب بودن البته هیچ مغایرتی به اصول اخلاقی ندارد و این مسئله را نمی توان مورد نقد قرار داد، اما آنچه مورد نکوهش است قطعا بی حرمتی و بی احترامی به قهرمانان و پیشکسوت‌های فوتبال است که سالها با عملکرد درخشان خود شادی را به خانه اهالی فوتبال آورده اند.

نکته قابل توجه اینکه در این برنامه ها یک شوخی با یک پیشکسوت برجسته فوتبال می شود (که معمولا هم در برنامه حضور ندارد)، برنامه تمام می شود، مهمان برنامه و مجری به خانه‌های خود می روند اما سناریوی اصلی پس از آن شروع می شود که در فضای مجازی به واسطه این شوخی مخاطیان فرصت را برای بامزگی بیشتر غنیمت می‌شمارند و توهین ها آغاز می‌شود.

بخشی از این فضا معلول این است که در دوران بازی برخی از پیشکسوتان فوتبال، فضای مجازی فراگیر نبوده است و چندان به مانند فوتبالیست‌های امروزی مورد توجه قرار نمی گرفتند و درنتیجه، متاسفانه با احترام به تمامی پیشکسوتان ارزشمند فوتبال ایران، تعداد بسیار اندکی از آنها هستند که هرزمان که جلوی دوربین قرار می گیرند، با کری خوانی و شوخی‌های نامرتبط سعی در دیده شدن و جلب نگاه مخاطبین دارند.

اگر سخت پیگیر فوتبال باشید، این روزها می بینید که بخش زیادی از پست‌های پرمخاطب فوتبال در فضای مجازی مربوط به همین شوخی‌های سطح پایین تعلق دارد که اتفاقا یکی از مجریان بسیار مشهور اغلب در مرکز این اتفاق حضور دارد. 

امروز هاشم بیگ زاده ستاره سابق تیم ملی  در گفت وگو با برنامه صبحگاهی شبکه دو حاضر شد و وارد این ماجرای تکراری شد . این رفتار پرتکرار درحالی از هاشم بیک زاده مشاهده می شود که طبق آنچه که ما از آن مطلع هستیم، برخی از پیشکسوتان از این شوخی‌های او و طرح خاطرات گذشته به شدت دلخور هستند.

اما طبیعتا تمام تقصیرها را نمی توان بر گردن پیشکسوتی که بعنوان مهمان برنامه دعوت شده، انداخت و بخش قابل توجهی از این تقصیر متوجه مجریان برنامه‌های فوتبالی  هم می شود.امروز مجری برنامه به مصاحبه اختصاصی خسرو حیدری کاپیتان سابق باشگاه استقلال با آنتن اشاره می کند و  به هاشم بیک زاده، مهمان برنامه، می گوید که "خسرو گفته از سیتی پیشنهاد داشته." و درادامه پاسخ هاشم بیک زاده باعث می شود که به نوعی بی احترامی به خسرو حیدری ستاره سابق تیم ملی و کاپیتان سابق باشگاه استقلال صورت بگیرد و هردو با لحنی تمسخر آمیز به این اشاره می کنند که صحبت‌های حیدری خلاف واقع است.

ویدئو: 331667ویدئو: 331665


طبیعی است که بی احترامی به خسرو حیدری به عنوان اسطوره باشگاه استقلال و یک فرد موجه با ۹ فصل حضور و ثبت نزدیک به ۶۰ پاس گل و کسب عناوین قهرمانی متعدد، کار جالبی نیست، ضمن اینکه خود سئوال هم واقعی نیست.

خسرو حیدری در مصاحبه خبرساز هفته پیش خود با آنتن اصلا اشاره ای به این نکرد که از منچستر سیتی پیشنهادی داشته است، بلکه صرفا گفت بواسطه عملکرد خیلی خوبش در بازی با الجزیره در ورزشگاه آزادی، چون مالکان باشگاه منچسترسیتی و الجزیره مشترک بودند، به او گفته شده که منچسترسیتی او را می خواهد و هیچ صحبتی از پیشنهاد باشگاه منچسترسیتی به استقلال بابت جذب خسرو حیدری به میان نیامد.

هرچند که اگر چنین پیشنهادی هم بطور رسمی از منچسترسیتی به استقلال داده می شد، چندان دور از ذهن نبود، چون باشگاه منچسترسیتی در آن زمان در ابتدای حرکت رو به رشد خود قرار داشت و کیلومترها با ورژن کنونی منچسترسیتی گواردیولا فاصله داشت و از طرفی، خسرو حیدری هم بی اغراق می توان گفت که در آن زمان، بهترین دفاع راست و وینگر راست آسیا بود که با پاس گل‌های متعددش یکی از ستاره‌های نسل طلایی استقلال بود و بعنوان بهترین پاسور تاریخ باشگاه استقلال، بارها عملکرد درخشانی را از خود با پیراهن استقلال و تیم ملی در عرصه‌های بین المللی به جای گذاشته بود.

هرچه که هست این روزها دو ضرب المثل در فضای فوتبالی خیلی در ذهنمان مرور می شود، "یک کلاغ چهل کلاغ کردن" و "مرغ همسایه غازه". ضرب المثل اول اشاره به سوالات خلاف واقع و اغراق آمیز مجریان فوتبالی درراستای دیده شدن مصاحبه هایی که می کنند، دارد و ضرب المثل دوم نیز به توهین و بی احترامی است که بعضا به پیشکسوتان برجسته در این برنامه‌های فوتبالی صورت می گیرد، اشاره می کند. .متاسفانه، ما همواره فکر می کنیم که فوتبالیست‌های کشورهای دیگر از ما مستعدترند و ما شایسته هیچگونه دستاوردی در سطح بین المللی نیستیم، این درحالی است که بازی کردن بازیکنان ایرانی در تیم‌های معتبر اروپایی مورد جدیدی نیست و بارها در گذشته اتفاق افتاده است و هم اکنون نیز چند ستاره از تیم ملی کشورمان در باشگاه‌های بزرگ خارجی بازی می کنند.


این را باید درنظر بگیریم که اگر مدیریت فوتبالی به روش صحیح و اصولی آن پیاده سازی شود و استعدادیابی درست و به موقع در کشور صورت بگیرد، چندان دور از ذهن نخواهد بود که بین ۱۰ تا ۱۵ بازیکن بعنوان نماینده ایران در لیگ جزیره بازی کنند. شاید اگر استعدادیابی درست در فوتبال ما صورت می گرفت، خسرو حیدری و مجتبی جباری بعنوان دو ستون نسل طلایی استقلال در دهه ۸۰ و اوایل دهه ۹۰، در بهترین باشگاه‌های اروپایی بازی می کردند و یا مهدی طارمی بجای اینکه گزینه اینترمیلان باشد، به عنوان گزینه اصلی خط حمله رئال مادرید، سه شنبه شب برابر بایرن مونیخ بازی می کرد.


درپایان بار دیگر باید بگوییم که این شوخی ها که از حد سادگی گذشته اند و بعضا مبتذل نیز شده اند، متاسفانه جز لاینفک برنامه‌های فوتبالی شده اند و درشرایط فعلی، به نوعی یک فضیلت تلقی می گردند و بایستی که با فرهنگ سازی و برخورد مناسب جلوی تکرار این فضاها و بی احترامی ها را گرفت و از طرف دیگر، برنامه‌های فوتبالی هم سعی کنند که با به اشتراک گذاری مطالب داده محور و تلاش در حل معضلات فوتبال، درراستای توسعه و پیشرفت فوتبال ایران گام بردارند.

سروش سلماسی

دیگر خبرها

  • کارشناس حقوقی: رای کمیته انضباطی درمورد هوادار سپاهان مطابق آیین‌نامه است
  • حکم 10 ساله محرومیت هوادار سپاهان؛ رسیدگی قضایی به تخلف در دادسرا
  • مکتب کلامی امام صادق علیه السلام و امتداد آن تا عصر حاضر
  • یادداشت| امام صادق(ع) و نگاه ویژه به شهر مقدس قم
  • قول جالب پپ به خبرنگار: شماره‌ام را یادداشت کن!
  • وضعیت میدان در جنگ شناختی را رسانه‌ها و روایت‌ها تعیین می‌کنند
  • ◄ خط 4 متروی مشهد به شهرک مهرگان نمی رسد؟
  • اعلام نتیجه اولین حراج اوراق مالی اسلامی دولتی و برگزاری حراج دوم در سال ۱۴۰۳
  • بهبود وضعیت ساماندهی محموله‌ها و کالاها در بنادر و گمرکات استان هرمزگان
  • یادداشت: پیغامی برای هاشم بیگ‌زاده!